امروزه شاید در اذهان برخی ملل ، تعلیم و تربیت تنها معطوف به آموزش های رسمی دوره های مدرسه ای و دانشگاهی ، آن هم در زمان و سنی خاص باشد که فرد پس از گذراندن مقاطعی به عنوان شخص بالغ و کامل تصدی امور را بدون نیاز به آموزش و پرورش بیشتر به عهده می گیرد و گذران زندگی می کند.
از دگر سو، کشورهایی هم هستند که تاکید بسیاری بر تداوم تعلیم و تربیت پایان عمر دارند و الگوهای آموزش و پرورش بسیار منسجم و دقیقی را بر پایه نیازهای کشور و مردم خود طرح ریزی می کنند و آن را به عنوان بخشی از برنامه عمرانی کشورشان در برنامه های توسعه و آموزشی لحاظ می کنند.
به زعم اینان ، آموزش یا تعلیم و تربیت بزرگسالان فرآیندی است سازمان یافته و برنامه ریزی شده به منظور ایجاد آگاهی ، شناخت و مهارت در افراد (بزرگسالان) تا بتوانند در جهت تکامل و تعالی حرکت کنند و در سرنوشت جامعه خود از لحاظ اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی مشارکت فعالانه و موثر داشته باشند.
فرآیندهای آموزشی سازمان یافته ای که صرف نظر از محتوا، سطح و روش ، رسمی بودن یا نبودن ، اعم از این که ادامه آموزش مقدماتی در دبستان ، دبیرستان ، دانشگاه و همچنین حرفه آموزی باشد یا جایگزین آنها شوند، به بزرگسالان هر جامعه کمک می کنند تا توانایی ها و استعدادهای خود را گسترش دهند، شناخت خود را غنی تر کنند، صلاحیت های حرفه ای و فنی خود را بهبود بخشند و در رفتار یا نگرشهای خود هم در زمینه تکامل همه جانبه شخصی و هم از نظر مشارکت متعادل اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی تغییر به وجود آورند.
بزرگسالان یعنی افرادی که از نظر اجتماع و خود، اشخاصی قادر به انجام مسوولیت و تصمیم گیری در امور اجتماع هستند.
بزرگسالان برای حفظ و پیشبرد اهداف فردی ، خانوادگی و ملی خود همیشه نیازمند تعلیم و تربیت هستند تا بتوانند فرهنگ خود را پویا و استقلال خود را در دست گیرند. تعلیم و تربیت بزرگسالان و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان هر دو تحت آموزش و پرورش مداوم قرار می گیرند که این مساله به منزله عاملی در نظر گرفته می شود که نیازهای یادگیری همه افراد جامعه را در طول زندگی برآورده می کنند.
نظر به تفاوت های زیادی که از نظر ویژگی های فردی و یادگیری و همچنین شرایط و امکانات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی میان افراد است ، ساخت و ترکیب برنامه های آموزشی نیز به طور قطع متفاوت خواهد بود تا بتواند به احتیاجات همه افراد و گروههای سنی پاسخ دهد. آموزش مداوم بر این باور استوار است که آموزش و تعلیم و تربیت مخصوص سن خاصی نیست و باید در طول زندگی در دسترس تمام افراد جامعه قرار گیرد و در این مورد برنامه های آموزش سنتی که معمولا برای گروههای سنی خاصی تدوین می شود را مربوط به تمام اقشار و افراد جامعه می داند.
تعلیم و تربیت مداوم باید به تغییر و تجدیدنظر در هدفهای آموزشی ، سازمان دهی و تشکیلات ، مطالب و مواد آموزشی و همچنین به روش تدریس توجه خاصی داشته باشد. اعتقاد کلی بر این است که پیشرفت سریع جامعه و بهبود شرایط زندگی و رشد فرد، به مثابه عنصری از جامعه ایجاب می کند که عناصر آموزشی (هدف ، روش ، محتوا، مواد و مانند آنها) نیز متنوع باشند، زیرا احتیاجات فرد در جامعه ای که در حال تغییر است دگرگون شده و با تغییر زمان ، مکان و شرایط متفاوت می شود.
در بحث آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان سالهای بسیاری است که بشدت در حیطه های مختلف آن کار شده و روشها، مواد و اهداف ویژه ای متناسب با تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان به دست آمده و اجرا شده است ؛ اما همین نتایج را نمی توان به طور کامل بر تعلیم و تربیت بزرگسالان تطبیق و تعمیم داد. آموزش و پرورش بزرگسالان از جهات مختلف با تعلیم و تربیت کودکان متفاوت است.
به طور کلی عناصر مختلف از قبیل هدف ، برنامه ، روش ، محتوا و مواد زمان و مکان ، معلم و شاگرد در هر گونه آموزشی تاثیر می گذارد و سبب فراز یا فرود کمیت و کیفیت آن می شود. هر یک از این عناصر هشتگانه و اصلی آموزشی در آموزش بزرگسالان ، به شکلی متفاوت با تعلیم و تربیت کودکان متجلی می شود و در بیشتر موارد شیوه ارائه ، نوع و مشخصات آنها با آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان متفاوت است که در اینجا به برخی از این تمایزات اشاره می کنیم:
هدف
در تعلیم و تربیت کودکان هدفهای بلندمدت و میان مدت از اهمیت بیشتری برخوردارند، ولی در بیشتر هدفهای آموزش بزرگسالان ، اهداف اصولا کوتاه مدت هستند. بزرگسالان مایلند آنچه می آموزند با نیازهای روزمره شان مربوط و بلافاصله قابل بهره برداری باشد، ولی برنامه های آموزشی مدرسه ای معمولا متوجه اهدافی است که در آینده و احتمالا آینده دور مورد استفاده قرار می گیرد، اما بزرگسالان چون در زمینه های مختلف فعالیت می کنند و دارای مسوولیت های کاری ، خانوادگی و اجتماعی هستند اطلاعات ، دانش و مهارت هایی که کسب می کنند باید بلافاصله در هر یک از موارد فوق برایشان مورد استفاده واقع شود.
روش آموزش
چون بزرگسالان از تجربه و پیش ساخت های ذهنی قوی برخوردارند و از طرفی ضعفها و قوتهای روحی و جسمانی (ضعف شنیداری و دیداری) دارند، به طور مسلم روشهای خاصی درباره آنها مفید واقع می شود؛ روشهایی چون گفتگو و بحث (روش سقراطی).
محتوای مواد آموزشی
بزرگسالان به دلیل محدودیت های زمانی که معمولا با آن روبه رو هستند و با توجه به استلزام برآوردن فوری نیازهای آموزشی آنها، مطالب و مواد آموزشی باید به طور فشرده تدریس شود و ارتباط نزدیک میان مواد و مطالب آموزش با تجارب و واقعیات زندگی آنها مدنظر قرار گیرد.
زمان و مکان
زمان و مکان آموزش های مدرسه ای (رسمی) کودکان و نوجوانان معمولا مشخص است. اصولا مدرسه مکانی برای تعلیم و تربیت و زمان تشکیل کلاسهای درس نیز معین است.
فعالیت های مربوط به مدرسه از ابتدای روز آغاز می شود و هر روز چند ساعت فعالیت آموزشی در آن جریان دارد، حال آن که آموزش بزرگسالان زمان و مکان معینی ندارد. آنها گاه در مدارس و زمانی در مزارع ، کارخانه و محل کار، خانه و... تعلیم می بینند و گاهی از موسسات و مراکز اجتماعی چون مساجد و کلوب ها یا موسسات بهداشتی و رفاهی استفاده می کنند و معمولا زمان تشکیل این گونه کلاسهای آموزشی متناسب با اوقات فراغت و بیکاری بزرگسالان تنظیم می شود و برخلاف کودکان آموزش بزرگسالان تنها بخش کوچکی از فعالیت های روزانه آنها را تشکیل می دهد.
معلم
از دیگر عناصر آموزشی ، معلم و طرز کار اوست. متاسفانه بخش عمده آموزش بزرگسالان به افرادی تخصص می یابد که با روشهای آموزش بزرگسالان و اصول تدریس و روان شناسی مربوط به بزرگسالان آشنایی لازم را ندارند و بدون تفحص و دانش کافی وارد این حیطه می شوند که منجر به نتایج نامطلوب خواهد شد. بزرگسالان خصوصیات فردی و یادگیری ویژه ای دارند که آموزشیاران و متصدیان آموزش بزرگسالان باید بر آنها واقف باشند.
برخی از این خصوصیات به قرار زیرهستند:
اضطراب:
بیشتر بزرگسالان هنگام شرکت در کلاسهای آموزشی دچار نگرانی و اضطراب می شوند. دلیل عمده نگرانی آنها این است که بزرگسالان معمولا آموزش را فعالیتی می دانند که به کودکان و نوجوانان اختصاص دارد. عامل دیگری که در بسیاری موارد باعث نگرانی بزرگسالان می شود تضادی است که معمولا میان اطلاعات و معلومات گذشته آنها با دانش یا مهارت های جدید وجود دارد. چنین تضادی در هر کجا که باشد عامل بازدارنده ای است که از یادگیری مطالب تازه جلوگیری می کند. ایجاد محیط دوستانه و آرام و تشویق به موقع آنان و شرکت دادن همه افراد در بحثها و فعالیت های گروهی ، تعدیل کننده اضطراب بزرگسالان خواهد بود.
درک بزرگسال از خویشتن:
استنباطی که فرد از خود دارد و تصوری که از مشاهده کار خویش در موقعیت های مختلف به دست می آورد و خصوصیات و صفاتی که به خود نسبت می دهد در مجموع مفهومی است که درباره خویش دارد. مفهوم و تصوری که هر فرد درباره خود دارد به تدریج با افزایش و گسترش تجربیات وی تغییر می کند. از ویژگی های بسیار مهمی که در آموزش بزرگسالان باید مورد توجه قرار گیرد درک و تصور فرد از خویشتن است. بزرگسالان با پشت سر گذاشتن دوران بلوغ ، تشکیل زندگی مستقل ، شرکت در فعالیت های گوناگون اجتماعی ، به عهده گرفتن مسوولیت های اقتصادی ، شغلی و مانند آن تصور خاصی از خود دارند. آنها خود را با خصوصیات و صفات معینی مورد توجه قرار می دهند و معمولا نقاط قوت و ضعف خویش را می شناسند، تصوری که فرد از خود دارد تا حدی تعیین کننده فعالیت هایی است که انجام می دهد. این مساله در تعلیم و تربیت افراد صادق است.
در حقیقت در بیشتر موارد بزرگسالان به علت شکستهایی که در گذشته داشته اند خود را در ادامه فعالیت های آموزشی و یادگیری ناتوان می بینند، ولی با کمک کردن به آنها می توان تصوراتی را که از خود دارند تغییر داد و بر میزان موفقیتشان در فعالیت های آموزشی افزود. از این رو مربیان نیاز به شناخت ، آگاهی و درک نسبتا کاملی از بزرگسالان دارند تا بتوانند در غلبه به این گونه ناتوانی ها به یاریشان بشتابند.
انگیزه:
از عوامل مهم یادگیری است. محرکی که شخص را برای رسیدن به هدف وادار به فعالیت می کند. آموزش بزرگسالان از نظر انگیزش افراد برای یادگیری با کودکان تفاوت دارد. بسیاری از بزرگسالان خود محرک خویشند و به این دلیل در کلاس شرکت می کنند که می خواهند. آنها چون در تصمیم گیری شان موثرند دارای انگیزه یادگیری قوی تری هستند. بسیاری از کودکان در مقایسه با بزرگسالان به دلیل اجبار و عدم میل و رغبت در انتخاب کلاسها انگیزه کافی برای فراگیری ندارند.
سرعت یادگیری:
سرعت افراد متفاوت است. افراد مسن معمولا کارها را با دقت بیشتر ولی با سرعت کمتری انجام می دهند؛ بنابراین یکی از موارد آموزش بزرگسالان این است که به افراد برای انتخاب سرعت یادگیری خود آزادی لازم داده شود تا بر مبنای توانایی ها و خصوصیات جسمی و ذهنی خود عمل کنند و فعالیت های آموزشی را براساس مدت زمان مورد نیاز انجام دهند. تاثیر سرعت عمل بر یادگیری ، غیرقابل انکار است. کودکان و نوجوانان به دلیل داشتن سرعت عمل بیشتر می توانند در مقایسه با بزرگسالان در یک زمان معین تکرار و تمرین داشته باشند؛ در حالی که بزرگسالان به دلیل کندی عمل به مدت زمان بیشتری نیازمندند تا مطلب یکسانی را بیاموزند.
جامعه کنونی ما بشدت به مقوله آموزش بزرگسالان احتیاج دارد تا بتواند خود را در عرصه بین المللی و توسعه اقتصادی اجتماعی برای حفظ استقلال و فرهنگ گامهای مستحکم تری بردارد. امروزه آموزش مداوم و بزرگسالان در بیشتر کشورها و به تبع آن دانشگاه های این کشورها که محرک اصلی به روزرسانی و تولید دانش کشور هستند مورد توجه سیاستمداران و دولتمردان است تا حدی که در برخی از کشورها بودجه ای که به آموزش بزرگسالان اختصاص داده می شود بیشتر از بودجه آموزش و پرورش رسمی (مقاطع دبستان ، راهنمایی و دبیرستان) است. آموزش بزرگسالان و مداوم آموزش و پرورش موثر و جدی است که چتر پوششی آن تمام اقشار جامعه از بیسواد تا تحصیلکردگان تحصیلات تکمیلی ، دارندگان مشاغل مختلف ، زنان و مردان و جوانان و پیران را دربرمی گیرد؛ روایت قدیمی زگهواره تا گور دانش بجوی که هر روز نیاز آن بیش از پیش در سراسر جامعه به وضوح حس می شود.